پیامبر اکرم(ص) در کلام بزرگان - سید محمد جواد ذاکر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | معرفی | پست الکترونیک | پارسی بلاگ
اوقات شرعی

پیامبر اکرم(ص) در کلام بزرگان - سید محمد جواد ذاکر

پیامبر اکرم(ص) در کلام بزرگان (شنبه 85/9/4 ساعت 11:49 صبح)

پیامبراکرم(ص) در کلام بزرگان

پیامبر در کلام امام خمینی (ره)

آن بزرگوار ولادت پیامبر (ص) را ولادت خیرات و برکات و کوبیدن ظلم و خاموش شدن بتکده‌ها و آتشکده‌ها می‌شمارد. و گسترش توحید و عدل در عالم را به واسطه پیامبر (ص) می‌داند.
امام درباره منزلت اجتماعی پیامبر (ص) می‌فرماید: ایشان از میان مستضعفان برخاست و از طبقه سه، و از توده بود. ایشان شبانی کرده بود، ولی به سبب ذاتی که داشت، خداوند او را انتخاب کرد.
در نگاه امام راحل (ره) پیامبر (ص) عابدی مقید به نماز، خیرخواه مردم، فروتن و خوش اخلاق و زاهد بود:
به قدری ریاضت کشید و قیام برای حق کرد که قدم‌هایش ورم کرد و از سوی خدا آیه (ماانزلنا علیک القرآن لتشقی) نازل گشت.
جبرئیل کلید خزائن ارض را برای ایشان آورد، ولی آن حضرت تواضع کرد و فقر را فخر خود دانست.
از بعضی از همسران رسول خدا نقل شده است: رسول الله (ص) با ما صحبت می‌کرد و ما با او صحبت می‌کردیم چون وقت نماز می‌شد، گویی او ما را نمی‌شناخت و ما او را نمی‌شناختیم؛ زیرا به خدا اشتغال پیدا می‌کرد.
ایشان وقتی کفار را ملاحظه می‌کرد مسلمان نمی‌شوند، غصه می‌خورد.
می‌خواست همه به عالم نور برسند و مبعوث شده بود برای این که هیاهوهایی را که در دنیا برای رسیدن به قدرت هست، از بین ببرد و خداخواهی در مردم ایجاد کند.
پیغمبر اکرم خدمتگزار مردم بود. با آن که مقامش آن گونه بود، ولی خدمتگزار بود و خدمت می‌‌کرد. پیغمبر اکرم، که شخص اول و بنیانگذار اسلام و هدایت مردم بود، آیا هیچ وقت سلطه جو بود؟ با همین اشخاصی که رفقایش بودند، همه با هم دور هم می‌نشستند. سیاه و سفید مطرح نبود.
از طریق عامه منقول است که پیغمبر خدا (ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود، می‌نشست؛ و اگر نشسته بود، به پشت می‌خوابید، غضبش ساکن می‌شد. در صورتی که محارم الهی هتک می‌شد، یاری می‌جست و فقط برای خدا غضب می‌نمود.
اما شیوه امامان علیهم السلام و اولیای خدا و انبیا را حسن معاشرت و رفتار انسانی و الهی می‌داند و می‌فرماید: آنها خود را خدمتگزار مردم می‌دیدند و کارهایی را که باید انجام دهند، با حسن رفتار انجام می‌دادند. 

پیامبر در کلام آنیه بسانت

غیرممکن است کسی زندگی و شخصیت پیامبر بزرگ را مطالعه کند و او را تکریم نکند. کسی که یکی از بزرگترین پیامبران خداست... من هرچه زندگی پیامبر را بیشتر مطالعه می‌کنم، احساس تمجید و تکریم من نسبت به او شکل جدیدتری می‌گیرد و احساس جدیدی از بزرگی این استاد بزرگ عرب به من دست می‌دهد.

 پیامبر در کلام پیر سیمون لاپلاس

گرچه ما به ادیان آسمانی عقیده نداریم ولی آیین حضرت محمد (ص) و تعالیم او دو نمونه اجتماعی برای زندگی بشریت است؛ بنابراین اعتراف می‌کنیم که ظهور دین او و احکام خردمندانه‌اش بزرگ و با ارزش می‌باشد و به همین جهت از پذیرش تعالیم حضرت محمد بی‌نیاز نیستیم.

 پیامبر در کلام جواهر لعل نهرو

مذهبی که پیامبر اسلام تبلیغ می‌‌کرد به واسطه سادگی و راستی و درستی آن و دارا بودن طعم دموکراسی و برابری، مورد استقبال توده‌های کشورهای مجاور شد.

 پیامبر در کلام سر پرسی سایکس

عقیده شخصی من این است که {حضرت} محمد (ص) در میام مشاهیر عالم بزرگ‌ترین انسانی است که با یک مرام عالی تمام هم خود را مصروف این داشت که شرک و بت پرستی را از ریشه منهدم ساخته و به جای آن افکار بلند اسلام را برقرار سازد و این خدمت وافر و نمایانی که از این راه به نوع بشر نموده خدمتی است که من آن را ستایش نموده و سر تعظیم فرود می‌آورم.

 پیامبر در کلام کارل مارکس

محمد (ص) مردی بود که از میان مردمی بت پرست با اراده آهنین برخاست و آنان را به یگانه پرستی دعوت کرد و در دلهای ایشان جاودانی روح و روان را بکاشت. بنابراین او را نه تنها باید در ردیف مردان بزرگ و برجسته تاریخ شمرد بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل و جان بگوییم که او پیامبر خدا بوده است.

 پیامبر در کلام لورانسیا دالبری

محمد صلی الله علی و آله، بزرگ و پیشوای حکومت اسلامی و همواره مراقب آسایش و آزادی ملت خود بوده و کسانی را که مرتکب جنایت می‌شدند، مجازات می‌کرد. این پیغمبر، دعوت به پرستش خدای یگانه و دین یگانگی را ترویج می‌کرد و در دعوت به این دین، لطف و مهربانی را حتی با دشمنان، مراعات می‌کرد. در این شخصیت، دو صفت از بهترین و عالی‌ترین صفات بشری وجود داشت و آن دو، عدل و رحمت می‌باشند.

 پیامبر در کلام مهاتما گاندی

حیات شخص پیامبر اسلام بنوبه خود نشانه و سر مشق بارزی برای رد فلسفه عنف و اجبار در امر مذهب می‌باشد.

 پیامبر در کلام آلفونس دولامارتین

اگر بزرگی هدف، کمی وسایل و عظمت نتیجه را برای یک نابغه بشری مقیاس بگیریم در تاریخ نظیری مانند حضرت محمد (ص) نمی‌توان یافت، وی در ثلث اراضی مسکونی امپراطوری‌ها، ارتش‌ها، قوانین، خاندان‌ها و توده‌های عظیم بشری را به حرکت درآورد، بیشتر و با عظمت‌تر از آن این است که عقل‌ها، اندیشه‌ها، عقیده‌ها و روان‌ها را به نهضت درآورد.
هیچ فردی داوطلبانه یا از روی اجبار هدفی عالی‌تر از هدف پیامبر اسلام نداشته است زیرا دین اسلام موجب از بین بردن موهوم پرستی گردیده است، همان موهوم پرستی که بین خدا و مخلوقش به وجود آمده بود و همچنین باعث نزدیک کردن انسان به خدا و توسعه عقیده معقول خداپرستی می‌باشد و در میان آن همه هرج و مرج و بی‌نظمی و اغتشاش بت پرستان و معتقدین به خدایان متعدد، اسلام تنها فکر منطقی می‌باشد.
هیچ پیامبری نتوانسته است مانند پیامبر اسلام انقلابی آنچنان مقدس و طولانی و پر اهمیت در آن مدت خیلی کم به مرحله عمل درآورد زیرا هنوز دو قرن از آغاز کار پیامبر اسلام نگذشته بود که دین او نضج گرفت و اول بار در سه ناحیه عربستان و سپس در سایه کلمه توحید سواحل رود سیحون و هند غربی دو مصر و حبشه و تمام آفریقای شمالی و بیشتر جزایر مدیترانه و قسمتی از خاک فرانسه و قسمت عمده سرزمین اسپانیا گسترش یافت.

 پیامبر در کلام ادوارد مونته

محمد صلی‌الله علیه و آله پیغمبری بود که به همان معنی که قدمای بنی‌اسراییل می‌گویند، او ازیک عقیده خالص ـ که هیچ بستگی با بت پرستی نداشت ـ دفاع کرد تمام سعی و کوشش این مرد، برای نجات ملتش از یک دین بی‌معنی و بی‌اعتبار بود او می‌خواست آنها را از منجلاب فساد اخلاق، پستی عادات و فساد عقیده، نجات دهد، بنابراین، ممکن نیست در راستی اخلاق و شور خداپرستی که سراسر وجودش را فراگرفته بود، شک کرد.

 پیامبر در کلام بروکلمان

قطعاً خود محمد صلی‌الله علیه و آله، نیز از قدرشناسی و ستایش قریش از اقدام او و احترامی که نسبت به او روا داشته‌اند، به خود بالیده است و این داوری او، از وقوع جنگ جلوگیری کرد و این نشان می‌دهد که خداوند او را برای کار بسیار بزرگی برگزیده است، به خصوص که مورخان معتقدند که محمد صلی‌الله علی و آله در اخلاق نیک، راستی گفتار، امانت، بخشش، نیکی منظر و فروتنی در میان قوم خود، ممتاز بود و در نزد مردم مکه، ملقب به امین شده بود و از فرط اطمینان و اعتمادی که به او داشتند، اموال خود را نزد او به امانت می‌گذاشتند. محمد صلی‌الله علی و آله هرگز به استعمال مسکرات نپرداخت و در جشن‌ها و اعیادی که برای بت‌ها گرفته می‌شد، حاضر نشد و از دسترنج خود زندگی می‌کرد؛ زیرا از پدر، ارثی به او نرسیده بود و چون با خدیجه آشنا شد، با اموال او تجارب می‌نمود.

 پیامبر در کلام تولستوی

لئوتولستوی (1910-1828) نویسنده مشهور روسی در کتاب خود به نام محمد {صلی الله علیه و آله و سلم} می‌گوید: جای هیچگونه شبهه و تردید نیست که پیامبر اسلام از بزرگان مصلحین دنیا است، آن هم مصلحی که به جامعه بشریت خدمات شایانی کرده است و این فخر و مباهات برای او بس است که یک ملت خون ریز و وحشی را از چنگال اهریمنان عادات زشت و شنیع برهانید و راه ترقی را بر روی آنان باز کرد و حال آن که هر مرد عادی نمی‌تواند به چنین کار شگرفی اقدام کند و نتیجه بگیرد.
بنابراین شخص شخیص پیامبر اسلام، سزاوار همه گونه احترام و اکرام می‌باشد شرعیت پیامبر اسلام به علت توافق آن باعقل و حکمت در آینده عالم گیر خواهد شد.

 پیامبر در کلام توماس کارلایل

دشمنان اگر به نظر حقیقت بنگرند خواهند فهمید در نفس این مرد بزرگ افکاری فوق طمع و دنیوی و جاه و سلطنت بوده است.

 پیامبر در کلام رینولد الین نیکلسون

با ظهور {حضرت} محمد {صلی الله علیه و آله و سلم} پرده نفوذ ناپذیر ظلمت آن عهد ناگهان کنار زده شد و مردم جزیره العرب، اساس محکم سنن تاریخی پیدا کردند.

 پیامبر در کلام سرفلکد

عقل محمد صلی‌الله علیه و آله از عقول بزرگ و بی‌مانندی بود که زمانه کمتر آنها را به وجود می‌آورد و با همان عقل بزرگ بود که محمد صلی الله علیه و آله از امور، اطلاع کامل داشت و با یک نظر سطحی، به کنه امور پی می‌برد و تشخیص می‌داد. در معاملات خصوصی، گذشت ،عدل و انصاف بی‌نظیری داشت و با دوست و آشنا، فقیر و غنی و ضعیف و قوی، با مساوات رفتار می‌کرد.

 پیامبر در کلام گوستاولوبون

اضافه بر آنچه گفته شد طبق گفته تاریخ نویسان عرب حضرت محمد (ص) بسیار خوددار و متفکر، کم حرف، احتیاط کار، خوش قلب در رفتار و کردار خود بسیار مراقب ادب و پاکیزگی خویش بود تا پس از این که به ثروت و اقتدار نیز رسید هیچ‌گاه کارهای خود را به دیگری واگذار نکرد.
او مردی بود بردبار در برابر سختیها و دشواریها خوددار و متحمل، دارای همتی بلند و در برخوردها مهربان و خوشرو بود یکی از خدمت گذارانش نقل می‌کند که هجده سال تمام خدمت او ارا انجام می‌داد و در طول این مدت هیچ‌گاه سخن تند یا کردار ملال آوری حتی برای تنبیه کردن من نیز از او ندیدم، حضرت محمد (ص) جنگ جویی دلاور و ماهر در فنون جنگی بود اگر احساس خطری می‌نمود فرار نمی‌کرد و بدون جهت نیز خود را به مهلکه نمی‌انداخت.

 پیامبر در کلام لوئی توماس

کمتر خانواده‌ای در عربستان دیده می‌شود که نام یکی از فرزندان خود را «محمد» نگذارد و اصولاً انتشار این نام در عالم، بیشتر از انتشار نام پطرس و یوحناست. محمد صلی‌الله علیه و آله، پیغمبر عرب، اول کسی بود که وحدت ملی عرب را عملی کرد و آن قبایل را در زیر یک پرچم گردآورد و هنگامی که ظهور نمود، نه تنها عربستان، بلکه جهان، محتاج به ظهورش بود. او با قوه و اعمال نفوذ، وحدت عرب را ایجاد نکرد؛ بلکه بر اثر کلام شیرین و اخلاق نیک خود، قلوب این قوم را تسخیر کرد تا آنان از روی میل از او پیروی کرده، به گفته‌هایش ایمان آوردند. حقاً می‌توان گفت که فرزند مکه صفایی داشت که در سایر پیغمبران یافت نمی‌شد. در او نیرویی بود که با آن، میاندل‌های متفرق، ایجاد اتئلاف می‌کرد و به طوری آنها را متحد می‌کرد که در پندار و احساس، در حکم یک دل بودند.

 پیامبر در کلام لیک

یکی از تعالم بی‌مانندی که این پیغمبر بزرگوار به مردم داد و خدمت قابل تقدیری که به بشریت نمود، تحریم موادالکلی است که به واسطه آن، در مدت چهارده قرن، هزاران میلیون انسان را از این سم کشنده، نجات داد و همین دستور، یکی از معجزات دین محمد صلی الله علیه و آله است؛ زیرا که ما به چشم خود دیدیم که آمریکا برای تحریم الکل، چه کوشش‌های بیهوده‌ای نمود و نتیجه نگرفت؛ اما محمد صلی الله علیه و آله، با آن نفوذ معنوی و قوه ادبی، توانست پیروان خود را از نوشیدن این مایع مهلک باز دارد.

 پیامبر در کلام مستر هوبرت ویل

محمد، ششصد سال پس از مسیح ظهور کرد و با نیروی خدایی که داشت توانست تمام اوهام را برطرف سازد و بت پرستی را براندازد و چون مردی درست کردار، راست‌گو و بی‌آلایش بود، مردم به او لقب امین داده بودند. لهجه صادق و عزم استواری داشت و با همین مزایا، توانست گمراهان را به راه راست هدایت کند.

 پیامبر در کلام مسترجون دی فینرات انگلیسی

محمد از بزرگترین خیرخواهان بشر است و ظهور او، نشانه یکی از عالی‌ترین عقول می‌باشد. اگر آسیا بخواهد به فرزندان خود افتخار کند، سزاوار است که به این رادمرد بزرگ و بی‌مانند، افتخار نمایند؛ البته یکی از ظلم‌های بزرگ است، اگر بخواهیم حق این مرد بزرگ را ادا نکنیم؛ زیرا این همان شخصی است که در هنگام ظهورش، عرب در درجه‌ای از انحطاط و توحش بوده که بر ما مخفی نیست و باز می‌بینیم که پس از بعثت او، بر اثر انواری که دیانت اسلام در کسانی که آن را با میل پذیرفتند، افروخت، چگونه اوضاع آن سامان، منقلب و دگرگون شد؛ به همین جهت است که شک در بعثت محمد صلی الله علیه و آله را شک در قدرت خداوندی که شامل تمام جهان و جهانیان است، باید دانست.

 پیامبر در کلام مسیو بارتلمی سن هیلیارد

محمد صلی الله علی و آله در دوره خود، باهوش‌ترین عرب و پرهیزگارترین و متدین‌ترین آنان، پر حوصله و بردبارتر از همه و نسبت به دشمنان از همه مهربان‌تر و خوش‌رفتارتر بود و بر پایه آن، امپراتوری عظیم و بی‌مانند اسلامی را برپا کرد که ناشی از تفوق این پیغمبر، بر رجال آن عصر بود و بس؛ اما دینی که او آورد و مردم را به آن دعوت نمود، یک خیر و برکت بزرگ بود و از این رو، عموم ملل به او گرویدند و از آن بهره‌مند شدند.

 پیامبر در کلام هانری ماسه

اگر درباره پیغمبر اسلام یک بحث اجمالی نماییم، شخصیتی که همواره متفکر و در اندیشه است، با نفسی که باطنش مملو از غم و اندوه باشد، در برابر ما مجسم می‌شود؛ اما مدارکی که از او در دست است، شخصی را در برابر ما می‌آورد که معتقد به خدای یگانه و زندگانی اخروی است و از صفات برجسته‌اش، مهربانی بی‌شائبه، عزم، اراده و اعتقاد است؛ علاوه بر این، مردی است حاکم، اداره کننده، سیاسی، جنگی و با وجود این، قاهر و آشوب طلب نبوده، برعکس، همیشه طالب صلح و آرامش بوده است.

 پیامبر در کلام هیوستن اسمیت

پیامبر در دنیای اسلام، بستر ظهور و تجلی وجود مطلق در زندگی بشر است. پیامبر الگویی الهی و آسمانی است که عقل و اراده مسلمانان را متوجه خود می‌سازد. مسلمانان پیامبر را دوست می‌دارند و می‌کوشند از او در کوچکترین جزییات زندگی روزمره پیروی کنند. در خصوص عقل هم باید گفت که پیامبر نمایانگر لوگوس (یا عقل) متعالی است. هنگامی که مسیح می‌گوید: هیچ انسانی به نزد پدر (خداوند) راه نمی‌یابد جز به واسطه من این نیز لوگوس است که سخن می‌گوید. در نزد مسیحیان این کلمه کلی تقریباً برابر با عیسای ناصری است. برای مسلمانان این کلمه کلی و وحیانی عبارت از قرآن است که به واسطه پیامبر اسلام ابلاغ شده است. محمد وجود مطلق و خود وحی نیست اما وجود مطلق حقاً و به و طور متمایز خودش را از طریق او متجلی می‌سازد.

 پیامبر در کلام ولتر

سال 1763 میلادی در تاریخ افکار ولتر نقطه عطفی بود. در این سال بود که سرانجام تصویر جدیدی از حضرت محمد (ص) و پیروانش در ذهن او ترسیم شد، قضاوت او نیز درباره شخص پیامبر اسلام (ص) که همیشه مورد عنادش بود تغییر کرد و آنگاه که حقییقت را بازیافت درباره آن حضرت گفت: محمد (ص) بی‌گمان مردی بسیاری بزرگ بود و مردان بزرگی نیز در دامن فضل و کمال خود پرورش داد. قانون گذاری خردمند، جهانگشایی توانا، فرمانروایی دادگستر، پیامبری پرهیزگار بود و بزرگترین انقلاب‌های روی زمین را پدید آورد.
ولتر در سال 1776 میلادی به یاد نمایشنامه فناتیسم، نخستین اثر ضد اسلامی‌اش، آخرین سخن خود را بر زبان آورد که: «من در حق محمد (ص) بسیار بد کردم» و چون برداشت‌های اولیه او از اسلام تحت تاثیر نوشته‌های مغرضانه مسیحیان بود از روی خشم می‌گفت «همه کتاب‌هایی را که تاکنون مسیحیان درباره مسلمانان نوشته‌اند باید بر آتش افکند.»  


  • نویسنده: ترنه

  • حرفهای شنیدنی ( )

  • آمار بازدیدکنندگان
  • امروز: 10 بازدید
    دیروز: 10 بازدید
    کل بازدیدها: 207955
  • پیوندهای روزانه
  • شهرماه [330]
    سید [768]
    لحظه به لحظه (سبحان) [281]
    المهدی [334]
    زائر بقیع [284]
    دیوانگان حسین [901]
    [آرشیو(6)]

  • *زنده یاد ذاکر*
  • پیامبر اکرم(ص) در کلام بزرگان - سید محمد جواد ذاکر
    ترنه
  • سید جواد*حمیدعلیمی*
  • پیامبر اکرم(ص) در کلام بزرگان - سید محمد جواد ذاکر
  • عضویت دوستان
  •  

  • لینک دوستان ...

  • حوزه
  • لوگوی دوستان ...

  • مطالب بایگانی شده
  • مطالب ارشیو من
    میلاد پیامبراکرم (ص)
    آرشیو 18/9/85 الی 8/9/85
    هدیه
    بهار 1387
    زمستان 1386
    پاییز 1386
    تابستان 1386